شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ تا چراغي در ميان اين شبستان روشن است تا تنور نان گرم مرد چوپان روشن است شک نکن قصد پلنگ تيز دندان روشن است " امشب از داغي دوباره چشم تهران روشن است يوسفي رفته است آري وضع کنعان روشن است" تشنه اما مشک بر دوش آمدي نام تو چيست؟ خنده بر لب داشتي آقا و مولاي تو کيست؟ بر مزار کشتگان عشق بايد خون گريست "گر چه در بزم حماسه هيچ جاي گريه نيست در هجوم شعله ها تکليف باران روشن است"
2-مصطفي
رتبه 0
0 برگزیده
1714 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top