پيام
+
*قايقي خواهم ساخت...*
قايقي خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از اين خاک غريب
که در آن هيچ کسي نيست که در بيشه عشق
قهرمان را بيدار کند
قايق از تور وتهي
ودل آرزوي مرواريد
همچنان خواهم راند
نه به آبي دل خواهم بست
نه به دريا-پرياني که سر از آب بدر مي آرند
و در آن تابش تنهايي ماهيگيران
مي فشانند فسون از سر گيسوهاشان
همچنان خواهم راند...

2-دختر بهار
92/12/8
2-مصطفي
واقعا که قشنگه امروز داشتم ميخواندم
2-مصطفي
آره... امان از ما بايد حفظ کنيم
*ماه بانو*
مثه قايقي خسته تو دريا
مثه ديدن تو توي رويا
مثه تيک تيک خسته ساعت
مثه قصه تلخ صداقت
مثه شب مثه گل توي گلدون
مثه تصوير ماه توي بارون
مثه گريه تلخ ديوونه
ديگه چيزي ازم نميمونه
مثه لحظه ي بارون و پاييز
مثه چشماي خسته ي لبريز
مثه اشکاي ريخته رو گونه
ديگه چيزي ازم نميمونه
مثه بارون و ابر بهاره
مثه لحظه ي خواب ستاره
تورو دوستت دارم لبالب
2-مصطفي
ادامه اش جاش نشد
*ماه بانو*
ادامه نداشت!
2-مصطفي
داره... جاش نشد
*ماه بانو*
خب ي جا ديگه بنويس :|
2-مصطفي
:-o نميشه يه ذره اش رو يه جا نوشت بقيش رو يه جا ديگه!!!
2-مصطفي
:)
2-مصطفي
@};-
★ نيوشا ★
اوف واسه هفته ديگه بايد همين شعر رو حفظ کنم :( ولي قشنگه :) @};-
2-مصطفي
@};-
2-مصطفي
@};-